Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@03:53:19 GMT

اربیل و تل‌آویو؛ تاریخچه‌ای از روابط فوق سرّی

تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۳۴۸۱

اربیل و تل‌آویو؛ تاریخچه‌ای از روابط فوق سرّی

عمق و قدمت روابط سری میان دولت اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی به ویژه سرویس‌های جاسوسی این رژیم دیگر بر کسی پوشیده نیست و همکاری مشترک آن‌ها حول محور همکاری نظامی، امنیتی و اقتصادی است.

به گزارش ایسنا، «ریچارد سیلور اشتاین» روزنامه‌نگار سرشناس یهودی-آمریکایی که تاکنون از مسائل و اسرار محرمانه امنیتی و استراتژیک بسیاری در سطح جهان پرده برداشته است، در یادداشتی که پیشتر توسط وبسایت خبری «میدل ایست آی» منتشر شده بود درباره روابط دولت اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی نوشت: «روابط دائمی اسرائیل با اقلیم کردستان عراق به تل‌آویو یک مزیت استراتژیک در درگیری با ایران داده است و این مزیت یک نقطه شروع برای حمله به ایران» فراهم کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی معتقد است: «هیچ کس نباید از آنچه درباره وجود پایگاه مخفی اسرائیل در اربیل به عنوان مرکز اقلیم کردستان عراق فاش شد، تعجب کند؛ چراکه این امر نتیجه «رابطه طولانی مدت میان اسرائیل و اقلیم کردستان عراق است».

«اوفرا بانجو» پروفسور و محقق صهیونیست در مرکز مطالعات خاورمیانه «موشه دایان» در مطالعه خود که ۱۱ فوریه ۲۰۱۵ منتشر شد، تأیید می‌کند ریشه‌های روابط رژیم صهیونیستی و کردها در شمال عراق از دهه ۱۹۵۰ وجود داشته و در سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ به اوج خود رسیده است. این روابط بر اساس نظریه «دیوید بن‌گوریون» اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بنا شد؛ نظریه‌ای که بن‌گوریون آن را «دکترین پیرامون» نامیده بود و به دنبال برقراری روابط با احزاب و طرف‌های غیر عرب در منطقه بود تا به واسطه این روابط تل‌آویو را از انزوا خارج کند.

بانجو می‌گوید: مبنایی که این روابط بر اساس آن شکل گرفت این دیدگاه بود که «دشمنِ دشمن من، دوست من است»، چراکه منافع اسرائیل در آن زمان مستلزم تضعیف عراق برای اطمینان از ناتوانی آن در حمله به اسرائیل، شکستن انزوای منطقه‌ای و شکل دادن روابط رژیم‌ها و کشورهای غیر عربی در منطقه با اسرائیل و همچنین کمک به تلاش‌های تل‌آویو برای خارج کردن یهودیان عرب از عراق بود.

این رابطه که محدود به آموزش نیروهای پیشمرگ کُرد و تامین سلاح برای آنها توسط رژیم صهیونیستی نمی‌شد و به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی نیز کشیده شده بود، در دهه هفتاد قرن گذشته و همزمان با جنگ اکتبر میان مصر و سوریه از یک سو و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر ضربه محکمی خورد که منجر به ناامیدی تل‌آویو از اقلیم به دلیل عدم حمایت آن از رژیم صهیونیستی با اقدام علیه ارتش عراق شد. پروفوسور بانجو در این باره می‌گوید: «ناامیدی اسرائیل منجر به کاهش روابط کردهای عراق و اسرائیل شد که چند دلیل داشت و ازجمله مهم‌ترین آنها روابط ترکیه و اسرائیل و حساسیت موضوع کردها برای ترکیه بود».

افول روابط میان اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی دیری نپایید و این روابط پس از وقوع حوادث کشورهای عربی و ظهور داعش دوباره ظاهر شد. سیلور اشتاین در این باره می‌گوید: «اهمیت استراتژیک کردهای عراق برای اسرائیل پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ افزایش یافت و بنابراین موساد یک شبکه جاسوسی را در اقلیم کردستان عراق حفظ کرد».

در سال ۲۰۰۵ روزنامه «یدیعوت آحارنوت» در گزارشی نوشت که نیروهای ویژه سابق اسرائیل، نیروهای کُرد را در فنون «ضد تروریسم» آموزش داده‌اند.

در همین راستا «سیمور هرش» روزنامه‌نگار تحقیقی آمریکایی در گزارشی که در سال ۲۰۱۴ در نشریه «نیویورکر» منتشر شد، درباره این روابط محرمانه فاش کرد «ماموران اطلاعاتی و نظامی اسرائیل در حال حاضر بی سر و صدا در کردستان عراق به واحدهای کماندوی کُرد آموزش می‌دهند و عملیات‌های مخفی را در داخل مناطق کردنشین ایران و سوریه انجام می‌دهند» که به صحت اظهارات مقامات ایران مبنی بر اینکه حمله به اهداف ایرانی از پایگاه‌های اسرائیل واقع در اربیل طراحی می‌شود، دامن می‌زند.

در آن دوره توجه همه به سخنان «مسعود بارزانی» رئیس وقت اقلیم کردستان عراق در سفر سال ۲۰۰۶ به کویت جلب شد که در آن در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره این روابط گفت: «برقراری روابط با اسرائیل جرم نیست». پیش از این نیز در اظهارات مکرر چندین مقام رژیم صهیونیستی از جمله «آریل شارون» یازدهمین نخست‌وزیر و «شیمون» پرز نُهمین رئیس اسرائیل به روابط اقلیم کردستان عراق و تل‌آویو اشاره شده بود.

روابط اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی پس از اعلام حمایت «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی از تشکیل دولت کردستان عراق، همزمان با برگزاری همه‌پرسی سال ۲۰۱۷ درباره استقلال اقلیم کردستان از عراق، به تیتر دوباره رسانه‌ها تبدیل شد. مرکز مطالعات استراتژیک «بگین سادات» در آن زمان یادداشتی درباره چرایی اظهارات نتانیاهو و حمایت صریح وی از استقلال کردستان عراق منتشر کرد.

در این یادداشت آمده است اظهارات نتانیاهو که با اظهارات حمایتی «آیلت شاکد» وزیر دادگستری وقت رژیم صهیونیستی و مقامات دیگری ازجمله «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ وقت این رژیم همراه شد، در کنار برافراشتن پرچم‌های رژیم صهیونیستی همراه با پرچم‌های اقلیم کردستان عراق در جریان همه‌پرسی، نشان از عمق روابط میان دو طرف است.

در یادداشت مرکز بگین سادات آمده است: این اتفاق یک تصوری را شکل داد که دولت اقلیم کردستان عراق «خائن» است و همین تصور به وجهه و روابط آن در محیط عربی و اسلامی آسیب رساند و نگرانی‌ها از «تولد یک اسرائیل جدید» در شمال عراق به عنوان یک «مترسک در دست اسرائیلی‌ها» را تقویت کرد و همین مسئله منجر به وحدت مواضع ایران، ترکیه و عراق شد و «نوری المالکی» معاون وقت رئیس جمهور عراق را برآن داشت تا بگوید «بغداد اجازه تشکیل اسرائیل دوم در عراق را نخواهد داد»، این همان چیزی است که «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه نیز به آن اشاره کرد و به همین دلیل گفت: «موساد اسرائیل پشت این همه‌پرسی است».

پرونده نفت

جنبه دیگر در روابط اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی، صادرات نفت اقلیم به سرزمین‌های اشغالی است. روزنامه فایننشال تایمز در سال ۲۰۱۵ در این باره فاش کرده بود که بیشتر نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی از کردستان عراق تهیه می‌شود و شرکت‌های این رژیم طی سه ماه ۱۹ میلیون بشکه نفت به ارزش یک میلیارد دلار به سرزمین‌های اشغالی وارد کرده‌اند.

طبق نوشته این روزنامه با در نظر گرفتن ارقام فوق مشخص می‌شود که ۷۵ درصد نیاز نفتی رژیم صهیونیستی به کردستان عراق وابسته است و نفتی که با هدف مصرف و ذخیره سازی از شمال عراق به سرزمین‌های اشغالی منتقل می‌شود، به قیمت پایین فروخته می‌شود.

خبرگزاری رویترز نیز با استناد به همین گزارش فاش کرد که در فوریه همان سال (۲۰۱۵) یک کشتی رژیم صهیونیستی یک میلیون بشکه نفت را در بندر شهر اشغالی «عسقلان» تخلیه کرد.

با حمله نیمه شب دوشنبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مقر موساد در اربیل مقامات اقلیم کردستان عراق تلاش کردند تا ارتباط با رژیم صهیونیستی و وجود چنین مقری را کتمان کنند، اما اظهارات کارشناسان عراقی چیز دیگری را نشان می‌دهد.

تصویری از جلسه مسعود بارزانی و معیر داگان رئیس پیشین موساد در اربیل

در این باره «عادل المانع» کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی عراقی سه‌شنبه در گفت‌وگو با شبکه العهد گفت که شواهد حاکی از روابط میان دولت اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی است.

المانع در این باره تصریح کرد: محمود عثمان (سیاستمدار قدیمی کُرد) بارها تأیید کرده است که او و «ملا مصطفی بارزانی» (نخستین رهبر حزب دموکرات کردستان عراق) دو بار به اسرائیل سفر کرده‌اند و این بدان معناست که میان اقلیم و این رژیم رابطه وجود دارد.

المانع تصریح کرد: آمریکا روی چند موضوع از جمله رسیدگی به منافع رژیم صهیونیستی بازی می‌کند و دولت اقلیم کردستان عراق نیز با چندین کارت سیاسی بازی می‌کند و به خوبی از وجود گروه‌های تروریستی در کردستان آگاه است.

پیشتر نیز برخی تشکل‌های سیاسی عراقی خبر داده بودند که علاوه بر مراودات اقتصادی، سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی دارای مقرهای مخفی در اربیل است.

وجود مقرهای مخفیانه موساد در اربیل و مراودان میان اربیل و تل‌آویو، موجی از خشم مردم عراق را به راه انداخته‌ است؛ عراقی‌ها بارها خواستار تحقیقات شفاف در این باره شده و خواهان معرفی کسانی هستند که محیط مناسب را برای این مقرهای مشکوک ایجاد کرده‌اند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: رژيم صهيونيستی اقلیم کردستان عراق تل آویو اربیل رژيم صهيونيستی عملیات طوفان الاقصی جنگ غزه آمريكا اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی دولت اقلیم کردستان عراق رژیم صهیونیستی تل آویو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۳۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟

فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانه‌ای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.

به گزارش انتخاب، استدلال آن‌ها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولت‌ها طرف اسرائیل را می‌گرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکده‌ای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقه‌ای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان داد.»

پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمک‌های بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.

اما این ارزیابی‌ها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر می‌رسد و نمی‌تواند پیچیدگی چالش‌های منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع از همکاری‌ها بین اعراب و اسرائیل می‌شود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولت‌های عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایت‌های نتانیاهو از توسعه شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاش‌های وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهر‌های کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنش‌های منطقه‌ای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه می‌تواند به مشروعیت آن‌ها در داخل لطمه بزند.

هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولت‌هایی که اسرائیل از آن‌ها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقه‌ای هستند. اولویت آن‌ها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنش‌ها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولت‌های عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقه‌ای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.

پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حمله‌ای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیما‌های ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی را دفع نمایند. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقه‌ای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.

اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقام‌های اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.

تلاش‌هایی که دولت‌های عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آن‌ها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیک‌تر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری‌های خود با واشنگتن هستند. آن‌ها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم می‌کند نمی‌بینند.

دولت‌های عربی به ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس از تلاش‌های اسرائیل برای تضعیف توانمندی‌های نیرو‌های نیابتی ایران استقبال می‌کنند. اما آن‌ها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که می‌تواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکننده‌ای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولت‌های عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار می‌کند. آن‌ها ترجیح می‌دهند موازنه‌ای بین روابط مختلف منطقه‌ای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پل‌های پشت سرشان را خراب کنند.

اما به رغم این محدودیت ها، دولت‌های عربی می‌توانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماس‌هایی برای مدیریت بحران حیاتی‌تر از گذشته است. کشور‌های عربی‌ای که با هر دو طرف رابطه دارند می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیام‌ها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیب‌ها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشور‌های خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگو‌های منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز می‌کند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگ‌هایی بود.

اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیک‌تر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانه‌تر کند. همکاری‌های فنی‌ای که دولت‌های عربی و اسرائیل اخیرا در حوزه‌هایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشست‌های مهم منطقه‌ای که علنا تعاملات سیاسی دولت‌های عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاش‌های دولت‌های عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانه‌تر اولویت دهی به حمایت از تلاش‌ها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.

دیگر خبرها

  • رسانه‌های تل‌آویو حمله موشکی به شهرک صهیونیست نشین شتولا را تایید کردند
  • رسانه‌های تل آویو حمله موشکی به شهرک صهیونیست نشین شتولا را تایید کردند
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • تل آویو: به یک شرط حمله خود را عقب می اندازیم
  • اندونزی: هیچ عادی سازی روابطی با اسرائیل وجود ندارد
  • واکنش ترکیه به حمله وزیرخارجه اسرائیل به اردوغان
  • رسانه عرب زبان: تل‌آویو در پرونده «آنروا» سیلی محکم خورد
  • حمله پهپادی به میدان گازی کورمور در شمال عراق
  • سفر هیات مصری به تل‌آویو برای انجام مذاکرات